- پشتی کردن
- یاری کردنکمک کردن مدد کردن حمایت کردن طرفداری کردن پشتیبانی کردن
معنی پشتی کردن - جستجوی لغت در جدول جو
- پشتی کردن ((پُ. کَ دَ))
- یاری کردن، حمایت کردن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
باد دادن خرمن
آشتی کردن بالله اصلاح کردن بااو سازش کردن با وی
فرو ریختن قسمتهایی از سقف و دیوار قنات واریز کردن قنات
складывать в стопку
stapeln
складати в стопку
układać w stos
empilhar
impilare
empiler
stapelen
วางซ้อน
menumpuk
ढेर लगाना
istiflemek
kuziweka pamoja
স্তূপ করা
ڈھیر لگانا
روی بر گردانیدن، گریختن، فرار کردن
تکیه دادن به چیزی، برگشتن، رو گردانیدن، پشت به میدان جنگ کردن و گریختن از پیش دشمن
مثل پدر دلسوزی کردن: در حق فلان پدری کن
کامل کردن با تمام رساندن، مهیا کردن کسی برای اجرای عملی
تطهیر
طبابت کردن
راه پیران رفتنهمچون سال خوردگان رفتار کردن: وای زان طفلان که پیری میکند لنگ مورانند و میری میکنند. (مثنوی)
گفتن پیشت راندن گربه: یکی گربه را از آشپزخانه پیشت میکرد